داستان عاشقانه پیرمرد و پیرزن

مـحـ ـکـ ــ ـو م و لــ ــیــ بــیـ گــ نـاه

لــاینـ سـ آنـ

داستان عاشقانه پیرمرد و پیرزن

 

داستان عاشقانه پیرمرد و پیرزن

 

داستان عاشقانه پیرمرد و پیرزن:

 

در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند .
آنها در میان زوج های جوانی که در آنجا حضور داشتند بسیار جلب توجه می کردند .
بسیاری از آنان ،
زوج سالخورده را تحسین می کردند و به راحتی می شد فکر شان را از نگاه شان خواند
: « نگاه کنید ، این دو نفر عمری است که در کنار یکدیگر زندگی می کنند و چقدر در کنار
هم خوشبختند . »



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, ] [ 13:57 ] [ H@DI ] [ ]